چگونه با بحران جهانی جنگل زدایی مقابله کنیم

ساخت وبلاگ

چگونه با بحران جهانی جنگل زدایی مقابله کنیم
انستیتو فناوری ماساچوست 20 سپتامبر 2023
تصور کنید که فرانسه، آلمان و اسپانیا به طور کامل از جنگل ها پوشیده شده باشند - و سپس همه آن درختان به سرعت خرد شوند. این تقریباً میزان جنگل زدایی است که بین سال های 2001 تا 2020 در سطح جهان رخ داده است و عواقب عمیقی دارد.

طبق مطالعه ای در سال 2009، جنگل زدایی یکی از عوامل اصلی تغییرات آب و هوایی است که بین 6 تا 17 درصد از گازهای گلخانه ای جهان را تولید می کند. در همین حال، از آنجا که درختان نیز دی اکسید کربن را جذب می کنند و آن را از جو حذف می کنند، به خنک تر نگه داشتن زمین کمک می کنند. و تغییر آب و هوا به کنار، جنگل ها از تنوع زیستی محافظت می کنند.

بن اولکن، اقتصاددان MIT می گوید: «تغییر آب و هوا و تنوع زیستی این مشکل را به یک مشکل جهانی تبدیل می کند، نه یک مشکل محلی. "تصمیم به قطع یا عدم قطع درختان پیامدهای بزرگی برای جهان دارد."
اما جنگل زدایی اغلب از نظر مالی سودآور است، بنابراین با سرعتی سریع ادامه می یابد. اکنون محققان می توانند این روند را از نزدیک بسنجند: در ربع قرن گذشته، فناوری مبتنی بر ماهواره منجر به تغییر الگوی ترسیم جنگل زدایی شده است. به عنوان مثال، مجموعه داده های جنگل زدایی جدید، بر اساس ماهواره های لندست، تغییرات جنگل را از سال 2000 با وضوح 30 متر دنبال می کنند، در حالی که بسیاری از محصولات دیگر اکنون تصویربرداری مکرر را با وضوح نزدیک ارائه می دهند.

کلر بالبونی، استادیار اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (LSE) می‌گوید: «بخشی از این انقلاب در اندازه‌گیری دقت است و بخش دیگر پوشش است. "مشاهده در محل بسیار پرهزینه و از نظر لجستیکی چالش برانگیز است و شما در مورد مطالعات موردی صحبت می کنید. این مجموعه داده‌های مبتنی بر ماهواره، فرصت‌هایی را برای مشاهده جنگل‌زدایی در مقیاس، سیستماتیک، در سراسر جهان باز می‌کنند.

بالبونی و اولکن اکنون به نگارش مقاله جدیدی کمک کرده اند که نقشه راهی برای تفکر در مورد این بحران ارائه می دهد. مقاله دسترسی آزاد، «اقتصاد جنگل زدایی استوایی»، این ماه در بررسی سالانه اقتصاد ظاهر می شود. نویسندگان مشترک بالبونی، یکی از اعضای هیئت علمی سابق MIT هستند. آرون برمن، کاندیدای دکترا در بخش اقتصاد MIT؛ رابین برگس، استاد LSE؛ و اولکن، جین برکوویتز کارلتون از MIT و پروفسور اقتصاد خرد دنیس ویلیام کارلتون. Balboni و Olken نیز تحقیقات اولیه در این زمینه را همراه با Burgess انجام داده اند.

بنابراین، چگونه جهان می تواند با جنگل زدایی مقابله کند؟ با درک مشکل شروع می شود.

جایگزینی جنگل ها با مزارع

چندین دهه پیش، برخی از متفکران، از جمله اقتصاددان معروف MIT، پل ساموئلسون در دهه 1970، مدل هایی برای مطالعه جنگل ها به عنوان یک منبع تجدید پذیر ساختند. ساموئلسون "حداکثر عملکرد پایدار" را محاسبه کرد که در آن جنگل می‌توان در حین رشد مجدد آن پاکسازی کرد. این چارچوب‌ها برای فکر کردن به مزارع درختی یا سیستم جنگل‌های ملی ایالات متحده طراحی شده‌اند که در آن هر سال بخشی از درختان قطع می‌شود و سپس درختان جدید در طول زمان رشد می‌کنند تا جای خود را بگیرند.

اما امروزه جنگل‌زدایی، به‌ویژه در مناطق گرمسیری، اغلب بسیار متفاوت به نظر می‌رسد و بازسازی جنگل‌ها رایج نیست.

در واقع، همانطور که بالبونی و اولکن تاکید می‌کنند، جنگل‌زدایی در حال حاضر بیداد می‌کند تا حدی به این دلیل که سود حاصل از قطع درختان نه تنها از چوب، بلکه از جایگزینی جنگل‌ها با کشاورزی به دست می‌آید. در برزیل، جنگل زدایی همراه با قیمت محصولات کشاورزی افزایش یافته است. در اندونزی، با افزایش قیمت جهانی روغن پالم، پاکسازی درختان شتاب گرفت و شرکت‌ها را به جایگزینی جنگل‌ها با باغ‌های درخت نخل سوق داد.

تمام این پاکسازی درختان موقعیتی آشنا را ایجاد می کند: هزینه های مشترک جهانی تغییرات آب و هوایی ناشی از جنگل زدایی، همان طور که اقتصاددانان می گویند، «خارجی ها» هستند که توسط مردمی که زمین های جنگلی را حذف می کنند، بر دیگران تحمیل می شود. این شبیه به شرکتی است که آلودگی را به رودخانه وارد می کند و کیفیت آب ساکنان را تحت تأثیر قرار می دهد.

اولکن می‌گوید: «اقتصاد در 50 سال گذشته طرز تفکر خود را در مورد این موضوع تغییر داده است، و دو چیز مهم هستند. "ارتباط عوامل خارجی جهانی بسیار مهم است و مفهوم سازی کاربری های جایگزین بسیار مهم است." این همچنین به این معنی است که راهنمایی سنتی مدیریت جنگل در مورد رشد مجدد کافی نیست. با در نظر گرفتن پویایی های اقتصادی، کدام سیاست ممکن است کارساز باشد و چرا؟

جستجو برای راه حل ها

همانطور که بالبونی و اولکن اشاره می‌کنند، اقتصاددانان اغلب مالیات‌های «پیگووی» (به نام آرتور پیگو، اقتصاددان بریتانیایی) را در این موارد توصیه می‌کنند که بر علیه افرادی که عوارض خارجی را به دیگران تحمیل می‌کنند، وضع می‌شود. و با این حال، تشخیص اینکه چه کسی جنگل‌زدایی را انجام می‌دهد دشوار است.

به جای مالیات گرفتن از مردم برای پاکسازی جنگل ها، دولت ها می توانند به مردم پول بدهند تا جنگل ها را دست نخورده نگه دارند. سازمان ملل از پرداخت برای خدمات زیست محیطی (PES) به عنوان بخشی از برنامه REDD+ (کاهش انتشارات ناشی از جنگل زدایی و تخریب جنگل) استفاده می کند. با این حال، شناسایی صاحبان زمین بهینه برای پرداخت یارانه به همین ترتیب دشوار است، و این پرداخت‌ها ممکن است با درآمد نقدی سریع جنگل‌زدایی مطابقت نداشته باشد. یک مطالعه در سال 2017 در اوگاندا نشان داد که PES تا حدودی جنگل‌زدایی را کاهش داده است. یک مطالعه در سال 2022 در اندونزی هیچ کاهشی نشان نداد. مطالعه دیگری در سال 2022 در برزیل، دوباره نشان داد که حفاظت از جنگل‌ها انجام شده است.

بالبونی می گوید: «شواهد متفاوتی از بسیاری از این [مطالعات] وجود دارد. او خاطرنشان می‌کند که این سیاست‌ها باید به افرادی برسد که در غیر این صورت جنگل‌ها را پاکسازی می‌کنند، و یک سوال کلیدی این است که "چگونه می‌توانیم موفقیت آنها را در مقایسه با آنچه که به هر حال رخ می‌داد ارزیابی کنیم؟"

برخی از مکان‌ها برنامه‌های انتقال پول نقد را برای جمعیت بزرگ‌تر امتحان کرده‌اند. در اندونزی، یک مطالعه در سال 2020 نشان داد که چنین یارانه‌هایی باعث کاهش 30 درصدی جنگل‌زدایی در نزدیکی روستاها می‌شود. اما در مکزیک، برنامه مشابهی به این معنی بود که افراد بیشتری می‌توانستند شیر و گوشت بخرند، دوباره تقاضا برای کشاورزی بیشتر را ایجاد کرد و در نتیجه منجر به پاک‌سازی بیشتر جنگل‌ها شد.

در این مرحله، ممکن است به نظر برسد که قوانینی که صرفاً جنگل‌زدایی را در مناطق کلیدی ممنوع می‌کنند، بهترین کار را دارند - در واقع، حدود 16 درصد از کل زمین‌های جهان به نوعی محافظت می‌شوند. با این حال، پویایی حفاظت دشوار است. حتی با وجود مناطق حفاظت شده، هنوز "نشت" جنگل زدایی به مناطق دیگر وجود دارد.

هنوز رویکردهای بیشتری وجود دارد، از جمله «توافق‌های غیردولتی»، مانند تعلیق سویای آمازون در برزیل، که در آن تاجران غلات متعهد شدند که سویا را از زمین‌های جنگل‌زدایی نخرند، و جنگل‌زدایی را بدون «نشت» کاهش دهند.

همچنین، به طرز جالبی، تغییر سیاست در سال 2008 در آمازون برزیل، با الزام دریافت‌کنندگان به رعایت قوانین زیست‌محیطی و ثبت زمین، کسب اعتبار کشاورزی را سخت‌تر کرد. نتیجه؟ جنگل زدایی تا 60 درصد طی نزدیک به یک دهه کاهش یافت.

سیاست و پالپ

به طور کلی، بالبونی و اولکن، فراتر از «خارجی ها»، دو چالش عمده را مشاهده می کنند. یکی، اغلب مشخص نیست که چه کسی دارای حقوق مالکیت در جنگل ها است. در این شرایط به نظر می رسد جنگل زدایی افزایش می یابد. دوم، جنگل زدایی در معرض نبردهای سیاسی است.

به عنوان مثال، همانطور که بارد هارستاد اقتصاددان از دانشگاه استنفورد مشاهده کرده است، لابی محیطی نامتقارن است. بالبونی و اولکن می نویسند: "لابی محافظه کار باید همیشه به دولت پول بدهد ... در حالی که لابی جنگل زدایی در حال حاضر فقط یک بار برای جنگل زدایی نیاز دارد." و بی ثباتی سیاسی منجر به جنگل زدایی بیشتر می شود زیرا "دولت فعلی ارزش کمتری برای پرداخت های حفاظتی آینده قائل است."

حتی در این صورت، اقدامات سیاسی ملی می تواند کارساز باشد. در آمازون از سال 2001 تا 2005، نرخ جنگل‌زدایی برزیل سه تا چهار برابر بیشتر از زمین‌های مشابه در آن سوی مرز بود، اما این عدم تعادل با تصویب اقدامات حفاظتی در سال 2006 از بین رفت. با این حال، جنگل‌زدایی پس از تغییر دولت در سال 2014 دوباره افزایش یافت. . با نگاهی به رویکردهای نظارتی خاص، مطالعه سیستم بلادرنگ مبتنی بر ماهواره برزیل برای تشخیص جنگل زدایی (DETER)، که در سال 2004 راه اندازی شد، نشان می دهد که افزایش 50 درصدی سالانه در استفاده از آن در شهرداری ها باعث کاهش 25 درصدی در جنگل زدایی از سال 2006 شده است. تا سال 2016

اینکه چقدر سیاست دقیقاً اهمیت دارد ممکن است به زمینه بستگی داشته باشد. در مقاله‌ای در سال 2021، بالبونی و اولکن (به همراه سه همکار) دریافتند که جنگل‌زدایی در حوالی انتخابات در اندونزی کاهش یافته است. برعکس، در برزیل، یک مطالعه نشان داد که نرخ جنگل‌زدایی در جایی که شهرداران برای انتخاب مجدد بین سال‌های 2002 تا 2012 نامزد می‌شدند، 8 تا 10 درصد بیشتر بود، که نشان می‌دهد مدیران فعلی از صنعت جنگل‌زدایی حمایت می‌کردند.

اولکن می‌گوید: «تحقیق در آنجا با این ایده انجام می‌شود که بفهمد محرک‌های اقتصاد سیاسی چیست، با این ایده که اگر شما آن چیزها را درک کنید، اصلاحات در آن کشورها محتمل‌تر است.»

با نگاه به آینده، بالبونی و اولکن همچنین پیشنهاد می‌کنند که تحقیقات جدیدی که ارزش زمین‌های جنگلی دست‌نخورده را برآورد می‌کند، می‌تواند بر بحث‌های عمومی تأثیر بگذارد. و در حالی که بسیاری از محققان جنگل‌زدایی را در برزیل و اندونزی مطالعه کرده‌اند، تعداد کمتری جمهوری دموکراتیک کنگو، یکی دیگر از رهبران جنگل‌زدایی، و کشورهای جنوب صحرای آفریقا را بررسی کرده‌اند.

جنگل زدایی یک بحران مداوم است. اما به لطف ماهواره ها و بسیاری از مطالعات اخیر، کارشناسان نسبت به یک یا دو دهه قبل بسیار بیشتر از این مشکل می دانند و با یک جعبه ابزار اقتصادی می توانند انگیزه ها و پویایی های موجود را ارزیابی کنند.

بالبونی می‌گوید: «تا آنجایی که در زمینه‌های مختلف با یافته‌های متفاوت ابهام وجود دارد، بخشی از هدف مقاله بررسی ما ترسیم مضامین مشترک است - ملاحظات مهم در تعیین اینکه کدام اهرم‌های سیاستی می‌توانند در شرایط مختلف کار کنند». "این یک منطقه به سرعت در حال توسعه است. ما همه پاسخ‌ها را نداریم، اما بخشی از فرآیند گردآوری شواهد فزاینده درباره [هر چیزی] است که بر میزان موفقیت آن انتخاب‌ها تأثیر می‌گذارد.»

https://www.enn.com/articles/73341-how-to-tackle-the-global-deforestation-crisis

تهیه کننده: محمدرضا نائیجی

گروه سبز مازندران...
ما را در سایت گروه سبز مازندران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3gorohesabzmazandaran2 بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 4 مهر 1402 ساعت: 13:01