در هیچ دوره ای بیشتر از دوره هاشمی،به جنگلهای مازندران ظلم نشده!

بیش از 18 میلیون هکتار جنگل زمان رضا شاه به 12 میلیون هکتار در زمان تغییر رژیم شاه رسید. شاه صبوری زیادی را درباره تخریب و تسطیع جنگلها توسط اربابان و امرای ارتش و وابستگان پهلوی نشان داد. شیر و ببر مازندران نیز درهمان زمان نابود شدند. با تغییر رژیم این بار فقرا بودند که به عرصه های جنگلی حمله ور شدند و با صبوری ، قانونی به حمایت از آنها امد  که به کلیه متصرفات قبل از سال 1364 سند مالکیت میداد. اما خود هاشمی بعدا با اگاهی از این قانون بد از طریق گروههای مردم نهاد، این قانون و این اسناد را  باطل کرد.

اما مهمترین رخداد در زمان ریاست جمهوری وی رخ داد. در آن زمان ربیع فلاح استاندار فعلی مازندران و رئیس اسبق سازمان جنگلها و مراتع کشور با احداث جاده، قاچاقچیان و تبهکاران سازمان یافته را به اعماق جنگلها برد. او طرحی را موسوم به طرح جنگلداری اجرا نمود که احداث جاده در آن رکن اصلی بود. برای اولین بار بود که جنگلها تا اعماق شاهد حضور تبهکاران سازمان یافته بودند. شرکت های چوب و کاغذ و آستان قدس و سروچمان در ابتدا و با گسترش اعتراضات مردمی در اواخر حتی تعاونی های حوزه علمیه و بسیج وارد فاز بهره برداری از درختان کهنسال جنگلی در اعماق دست نیافتنی جنگلها و دور از چشم مردم شدند. انگار نورمفیدی  نیز درگیر بود. همچنین شایع بود که یاسر هاشمی نیز شریک سروچمان است و یا حداقل گاهی یاسر،ماهانه،در جلسات این شرکت حضور می یافت.البته از نظر مساحت در زمان جمهوری اسلامی، کمتر تعرض صورت گرفته است.

احداث جاده در اعماق جنگل سبب انحراف ابراهه ها و فرسایش شدید خاک شده بود و راه دسترسی را برای قاچاقچیان و شکارچیان فراهم کرد. البته جاده ها اغلب دارای نگهبان بودند و هستند اما کتک نخوردن و اخراج نشدن از کار را ترجیح میدادند.

اعتراضات مردمی سبب شده بود تا آیت الله جوادی در نماز جمعه قم از تخریب جنگلها انتقاد کند و همچنین امام جمعه آمل نیز سوار بر هلی کوپتر روی جنگلهای بکر گردانده شود. امام جمعه، بعدا اطرافیان را سرزنش کرده بود که چرا او را فریب دادند و او در آسمان از تخریب جنگلها چیزی ندیده است. بقولا خناسان او را روی مناطق دست نخورده گردش دادند.

مردم اعتراض خود را به مرحوم کاظمی دینان نماینده با هنر و مداح آملی نیز رساندند و او توجیه نمود.کاطمی دینان خود فقیرانه زندگی میکرد و شخصا در کار فساد اقتصادی نبود.او برادری داشت. این نماینده آمل  معتاد هم نبود.

در ابتدای روکارآمدن خاتمی، عده ای از دانشجویان طومار عظیمی را به محمد خاتمی برای رسیدگی به اوضاع جنگل فرستادند. آنها  طوماری را با هدایت گروهی بنام گروه سبز مازندران که هم نامی با این وبلاگ دارد، تهیه کرده بودند. همچنین تماس هایی با مسئولین نظام گرفته شده بود اما در نهایت این خود هاشمی بود که واکنش های مناسبی را نشان می داد. در کل تعاملات با نظام، این نظریه را تقویت کرده است ،که بیشتر، او فعال و پرکار بود و به مسائل از جمله تخریب جنگلها واکنش موثر نشان می داد و بقیه ظاهرا سازمان و عشقی برای رسیدگی، علی رغم کسب بودجه های هنگفت و افراد بسیار  نداشتند. البته هاشمی گاهی نمی دانست چه خیانتهایی در حال انجام است و بعضی ها او را در مسئله جنگل فریب دادند. به دلیل همین قدرت سازماندهی و زبرکی و پیگیری و پرکاری ایشان، بسیاری از دشمنان جمهوری اسلامی که شکست خودشان را به تدبیر او  مربوط می دانستند، سعی در انزوای ایشان برای تسهیل و تعجیل در سرنگونی جمهوری داشتند.